بچه که بودم یه همسایه داشتیم یه دختر هم سن و ساله من داشتن اسمش “نهال” بود ، فکر کنم الان واسه خودش درختی شده …
بعضیام انگار اول “بو عرق” بودن بعد دست و پا در آوردن !
لذتی که در کشتن پشه هست در شکار ببر بنگال نیست !
دختره اومده میگه ببخشید شما که کامپیوتری هستی نرم افزار free space داری ؟ هرچی میخوام کپی کنم رو هاردم پیغام میده free space نیاز داری !!!
خدا سر شاهده قلبم گرفت !
بعضی ها شبا با عشقشون اس ام اس بازی میکنن تا خوابشون ببره ، بعضی ها هم مث من با چراغ قوه ی موبایلشون نور میندازن تو چشم پشه ها …
.
سر میز شام یادت که میفتم بغض میکنم
اشک در چشمانم حلقه میزند و همه با تعجب نگاهم میکنند
لبخندی میزنم و میگویم:
چقدر داغ بود !
.
.
به داداشم گفتم لپتاپمو بده
دو متر کلن از هم فاصله داشتیم
دیدیم نه میتونه پرت کنه نه میتونه سُر بده
آخرش گذاشتش روی یه پتو گفت بکِش از اون ور یه همچین ادمهای
لارجـــی هستیــــم مــــا :))))
.
گدا داشتیم تو محلمون ، هرچى خیابون شلوغ تر میشد این فلج تر میشد
یه بار راهپیمایى شد این رفت تو کما !
ماشین لباسشویی خونمون خییییلیییییی پیشرفتست.
کاری به این نداره چه رنگی بهش لباس تحویل میدی
نگاه میکنه ببینه چه رنگی بهت میاد
.
چهارشنبه کلیدم رو دانشگاه جا گذاشته بودم
دیروز رفتم ببینم پیدا میشه
یارو گفت مشخصات بده، گفتم چند تا کلید
وصله به یه حلقه. گفت خودشه، بیا بگیر !
مسافر اول : تاسکی تاسکی واسا سوار شم
مسافر دوم: خخخخخخخخخخخخخخخخخخخ :)))
مسافر اول :زهر مار به چی میخندی !؟
مسافر دوم: عزیزم تاسکی یعنی چی !؟ این که تاسکی نیست :|
مسافر اول: خو پ چیه !؟
مسافر دوم: این شصخیه نه تاسکی ! :)))
.
همون رنگو بهت تحویل میده !
.
.
نظرات شما عزیزان: